بهار 94
سلام مهربونم عزیزتر از جانم بودنت را دوست دارم وادارم میکنی که به هیچکس فکر نکنم جز تووووو یه سال دیگه به سرعت گذشت دو بهار را با وجود تو فرشته کوچولوی ناز نازی گذراندیم و با اوای تو رهسپار سالی پر از اتفاقات خوب میشیم عاشقااااااانه این روزهای شیرین با تو بودن را میستایم . عزیز دل مامانی عید امسال دندان هفتمت هم رو نمایی کرد . سفر به شمال و اصفهان و کاشان در کنار تو و بابایی برام خیلی لذت بخش بود ولی صد و هزاران حیف که این روزای خوب خیلی زود میگذرن . عشق دلم دیگه داری تلاش میکنی کم کم حرف بزنی و من عاشق لحن و اوای صداتم به اب میگی آ بغل ب ماما بابا ممه داغ پیش پیش بده برو نه دد جوجو و بیشتر کلمه ها رو نصفه و با لحن شیرین خاص خودت ادا میکنی که دل همه رو میبری قربون شیرین زبونیاتم. یکسال و چهار ماه از بودنت به سرعت گذشت و من عاشقانه این لحظات رو شکر گذارم . دووووستت دارم تا بی نهااااایت