ديانا ديانا ، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

پرنسس ديانا

ورود به سه ماهگي پرنسسم

1392/12/8 0:56
نویسنده : مامانی
170 بازدید
اشتراک گذاری

عشق دل ماماني روزها و شبها همچنان ميگذرن و تو بزرگتر و البته هرروز شيرينتر و دلبرتر ميشي خدارو شكر دل دردهات خيلي بهتر شده و گوش شيطون كر خوابت هم منظم تر شده خودت هم كه نگو دلبري ميكني و حسابي همه رو شيفته خودت كردي قربون اون اداهاتم جيگرم .دخملكم امروز ٧اسفند ماه سال ٩٢ با مامان طوبي و خاله فرشته و پانياجوني رفتيم خونه مامان بزرگ كه به قول خوش واسه خاله فري باي باي پارتي گرفته بود خيلي زحمت كشيده بود و با اون حالش تدارك ديده بود و بقيه خاله ها رو هم به خاطر ما دعوت كرده بود خيلي خوش گذشت ولي اصل ماجراي امروز اين بود كه مامان بزرگ بتول گوش شما رو سوراخ كرد خيلي سعي كردن منو بفرستن دنبال نخود سياه ولي من فهميده بودم چه نقشه اي واسه شما كشيدن و نميزاشتم ولي يه لحظه غافل شدم و تا اومدم بجنبم مامان بزرگ و خاله ها بردنت اتاق و آني گوشاتو سوراخ كردن و خاله فرشته هم درو قفل كرد و جلوش وايستاد و نزاشت بيام نجاتت بدم خلاصه كه بالاخره كار خودشونو كردن و منم كمي گريه كردم ولي خداييش دستش درد نكنه و ايشاله خدا بهشون سلامتي و نشاط بده دستش خيلي سبكه و تو اصلا بيقراري نكردي و زيادم گريه نكردي ،حالا منتظرم گوشت بهتر بشه تا گوشواره برات بندازم عزيز دلم خيلي دوستت دارم اين روزا بخاطر خاله فرشته زياد خونه ماماني ميريم آخه تا ده روز ديگه ميرن آمريكا و من از اين بابت زياد خوشحال نيستم چون نميدونم بعدش با دلتنگي چيكار بايد بكنم وقتي فكر ميكنم چند وقت بايد پانيا رو نبينم ديونه ميشم ايشاله برن زود برگردن ،دخملكم هفت روز ديگه سه ماهت ميشه و من خيلي خوشحالم كه تو رو دارم خدارو شكر ميكنم بخاطر وجودت و عاشقانه دوستت دارم دلبركم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)