ديانا ديانا ، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

پرنسس ديانا

تولد يك سالگي تمام هستي من ديانا

چه لطيف است حس آغازي دوباره و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس... و چه اندازه عجيب است روز ابتداي بودن و چه اندازه شيرين است روز ميلادت ... روز تو ، روزي كه تو آغاز شدي  ،بهترين آهنگ زندگي من تپش قلب توست و قشنگ ترين روزم روز شكفتن توست ،قشنگ ترين صداي زندگي تپش قلب توست ،با شكوه ترين روز دنيا تولد توست پس براي من بمان و بدان كه عاااااااشقاااااانه   دووووووستت   دااااااارم   تولدت مبارك زيباترينم  ...
23 آذر 1393

اولين قدم

پرنسس زيباي من با هر تلاشي كه براي ايستادن و قدم برداشتن و راه رفتن ميكني عاشقترم ميكني وقتي ميبينم چطور با دقت از روي تخت و مبل خيلي ماهرانه خودت پايين ميايي عاشقترم ميكني وقتي ميبينم چطور با اراده هرچند بار كه زمين ميخوري ولي با قدرت تر و محكم تر از قبل دوباره بلند ميشي و راه ميري عاشقترم ميكني عاااااااااشق اين روزاي شيرينم كه كم كم بزرگ شدنت رو با تمام وجود ميبينم و از تك تك لحظه ها ش لذت ميبرم و صد حيف كه اين روزا ميگذره و به خاطرات سپرده ميشه و صد شكر كه روزاي خوب با تو بودن  همچنان ادامه داره به ياري پروردگار مهربونم كه هديه زيبايي چون تو رو به من ارزاني كرده ،عزيز دل ماماني اولين قدمهاي كوچولوتو در ده ماهگي برداشتي ولي با كمك ...
23 آذر 1393

يازده ماهگي دياناي قشنگم

سلام فندوق كوچولوي ناز نازي  يك ماهه ديگه از روزاي قشنگ با تو بودن  گذشت  و پاييز فصل برگ ريز ،فصل تو ،فصل بابا سعيد ،فصلي كه خداي مهربونم تو رو به ما هديه داد،فصل زيباييها، قشنگترين  فصل خدا بخاطر وجود تو و بابايي براي من ،داره با قدرت هر چه تمام با اسمون ابری و بارش باران پربرکتش خودشو نشون ميده و من چه عاشقانه اين فصل رو دوست دارم نه بخاطر برگريزونش ،نه بخاطر سرماش ،نه بخاطر باران زیباش و نه بخاطر رنگهاي زيباي دل انگيزش،بلكه فقط و فقط بخاطر اينكه تو و بابا سعيدتو خداي مهربونم توي اين فصل زيبا و در يك روز خاص به  من هدیه داد . خدای مهربونم رو شکرگذارم بخاطر هدیه های به این زیبایی  فندوق مامانی خیلی جالبه ک...
15 آبان 1393