ورود به سه ماهگي پرنسسم
عشق دل ماماني روزها و شبها همچنان ميگذرن و تو بزرگتر و البته هرروز شيرينتر و دلبرتر ميشي خدارو شكر دل دردهات خيلي بهتر شده و گوش شيطون كر خوابت هم منظم تر شده خودت هم كه نگو دلبري ميكني و حسابي همه رو شيفته خودت كردي قربون اون اداهاتم جيگرم .دخملكم امروز ٧اسفند ماه سال ٩٢ با مامان طوبي و خاله فرشته و پانياجوني رفتيم خونه مامان بزرگ كه به قول خوش واسه خاله فري باي باي پارتي گرفته بود خيلي زحمت كشيده بود و با اون حالش تدارك ديده بود و بقيه خاله ها رو هم به خاطر ما دعوت كرده بود خيلي خوش گذشت ولي اصل ماجراي امروز اين بود كه مامان بزرگ بتول گوش شما رو سوراخ كرد خيلي سعي كردن منو بفرستن دنبال نخود سياه ولي من فهميده بودم چه نقشه اي واسه ش...
نویسنده :
مامانی
0:56